4صفحه درس خوندم بیهوش شدم…
میترسم وسط امتحانات برم تو کما!
* * *
خیلی بهم برمیخوره وقتی دارم درس می خونم از خواب بیدارم کنن :|
* * *
4صفحه درس خوندم بیهوش شدم…
میترسم وسط امتحانات برم تو کما!
* * *
خیلی بهم برمیخوره وقتی دارم درس می خونم از خواب بیدارم کنن :|
* * *
مات شدم
از رفتنت !!
هیچ میز ِ شطرنجی هم درمیان نبود
این وسط فقط یک دل بود
که دیگر نیست
* * *
مدتهاست
چتر منطق را بر سر گرفته ام!
تا باران عشق را تجربه نکنم!
دیگر توان مقابله با
تب و لرز برایم باقی نمانده است!!!
* * *
قول بده اگر یک روز
خیلی اتفاقی
نگاهمان به هم افتاد،
با هم گره اش را کور کنیم
باشه!؟
* * *
انـقـضای خــاص بــودنـت بـه پـایـان رسـیـد...
دیـگـه بـه تــو فکـر نـمـیـکـنـم
گـنـاه اســت!!
چـشم داشتـن بـه مال غـریـبـه ها ...
* * *
دستانت رو دور گردنم حلقه کن این دوست داشتنی ترین شالگردن شب های سرد من است ؛ باور کن
* * *
من درختت میمونم … تو تبر هم که بشی و بخوای منو قطع کنی ، آخرش یا دستمال میشم واسه اشک چشمات یا قلم و کاغذ میشم واسه دلتنگیات !
* * *
آرزو کن با من که اگر خواست زمستان برود گرمی ِ دستِ تو اما باشد آرزو کن با من “ما” ی ما ” من” نشود سایه ات از سر ِ تنهاییِ من کم نشود . . .
* * *